چقدر پول تو جیبی باید به فرزندم بدهم؟

فرزند شما برای پول توجیبی تشکر نمی کند؟

چند روز پیش یکی از دوستانم را دیدم که به بچه اش 300 هزار تومان داد. بچه آن را گرفت، در جیبش گذاشت، برگشت و بدون اینکه چیزی بگوید راهش را گرفت و رفت.

بعد دوستم گفت: «نمی خواهی چیزی بگویی؟ حتی نمی خواهی یک تشکر خشک و خالی بکنی؟»

پسر 16 ساله اش برگشت و گفت: «تشکر برای چی؟»

پدر گفت: «برای 300 هزار تومان که همین الان به تو دادم.»

پسر گفت: «این پول توجیبی من است. این حق من است. تازه بچه های دیگر مدرسه خیلی بیشتر از این می گیرند. اما اگر فکر می کنی لازم است بگویم متشکرم، خب می گویم متشکرم.» پسر پول را در جیبش چپاند و از در خارج شد.

پول چیست؟

پول یک ابزار آموزشی است. می توان افراد را آموزش داد تا کارهای بسیاری انجام دهند. فقط کافیست چند اسکناس را با هم تکان داد تا مردم عکس العمل نشان دهند. درست همانطور که یک تربیت کننده حیوان برای آموختن به حیوانش از جایزه استفاده می کند، پول نیز به روش بسیار مشابهی برای بشر استفاده می شود.

آیا این دیدگاهی بی رحمانه نسبت به پول و انسان نیست که بسیار بی ادبانه و غیرانسانی بیان شد.

چرا؟

چون می خواهم شما را از طرف دیگر پول آگاه کنم. می خواستم قدرتی را که پول می تواند داشته باشد به شما نشان دهم. می خواهم شما آن قدرت را بشناسید و برایش احترام قائل باشید. اگر برای قدرت احترام قائل باشید، وقتی صاحب پول شدید از قدرت آن سوء استفاده نخواهید کرد.

طرف دیگر پول چیست؟

هر سکه دو رو دارد. یادتان باشد.

قبل از آنکه پول وجود داشته باشد، بشر با شکار از خشکی و دریا مایحتاج خود را تامین می کرد. اصولا خداوند در طبیعت هر چیزی را که ما برای بقا نیاز داریم، فراهم کرده است. اما وقتی پیشرفته تر شدیم و مبادله کالا به کالا و خدمات بسیار مشکل ساز شد، پول، بیشتر و بیشتر اهمیت پیدا کرد. امروزه، آنهایی که پول را کنترل می کنند، قدرت بیشتری نسبت به افرادی دارند که هنوز کالا و خدمات را مبادله می کنند، به عبارت دیگر پول بازی را در دست گرفته است.

امپراطوری پول

تا همین چند صد سال پیش، بشر واقعا برای بقا به پول نیازی نداشت، طبیعت همه چیز را برایش فراهم کرده بود. می توانست برای خوراکش سبزی بکارد یا در جنگلها به دنبال شکار برود. امروز پول است که به شما زندگی می دهد. امروز تنها با کاشتن سبزی در یک آپارتمان یک خوابه در شهر یا در حیات خلوت خانه ای در حومه شهر به سختی می توان زندگی را گذراند، شما نمی توانید قبض برقتان را با گوجه فرنگی بپردازید، و دولت بابت مالیات ها، گوشت گوزنی را که شکار کرده اید، نمی پذیرد.

پس به این خاطر که مردم برای مبادله با کالا و خدمات ضروری زندگی به پول نیاز دارند، شما می گویید که پول، بازی را در دست گرفته است. در حال حاضر پول و زندگی دست در دست هم داده اند. انگار امپراطوری پول در دنیا حاکم است.

در دنیای امروزی، تامین زندگی بدون پول دشوار است. پول و بقای شخصی حالا دست در دست هم داده اند.

پول با بقای شخصی ارتباط دارد، اگر پول داشته باشید، می توانید به مردم وادار کنید کارهایی انجام دهند، که ممکن است ضرورتا نخواهند آن کارها را انجام دهند. کارهایی مثل هر روز بیدار شو و سر کار برو.

سخت درس بخوان تا شغلی خوبی پیدا کنی!

آیا کارکنان آموزش دیده و تحصیل کرده برای جامعه ما مهم نیستند؟ بسیار مهم اند.

دانشگاه ها پزشک، مهندس، پلیس، آتش نشان، منشی، آرایشگر، خلبان، سرباز و بسیاری از مشاغل دیگر را که برای متمدن نگه داشتن یک جامعه متمدن لازم است، تحویل می دهند. من نمی گویم دانشگاه مهم نیست… و به همین خاطر است که می خواهم حتی اگر نمی خواهید به دانشگاه بروید، درک کنید که پول چه ابزار آموزشی قدرتمندی می تواند باشد.

روزی اگر ثروتمند شدید، وقتی پول به دست آوردید، از قدرت و مسئولیت خود آگاه باشید. به جای اینکه با ثروت خود مردم را برده پول کنید، از ثروت خود استفاده کرده، به مردم بیاموزید که ارباب پول باشند نه برده آن.

هر چه جامعه متمدن ما برای زندگی به پول وابسته باشد، پول قدرت بیشتری بر روح ما دارد. درست همانطور که تعداد زیادی از مردم فقط برای گذران زندگی برای پول کار می کنند، به جای آنکه کالاها و خدماتی را ارائه دهند که جامعه متمدن ما را بهتر سازد. این قدرتی است که پول به عنوان یک ابزار آموزشی دارد. این قدرت هم جنبه خوب دارد و هم جنبه بد.

شما با پول به فرزندتان چه چیزی می آموزید؟

تعداد زیادی از جوانان عقیده دارند که مستحق پول هستند یا حق آنهاست. همه بچه های این طور نیستند، اما بیشتر جوانان چنین طرز فکری دارند. والدین بسیاری هستند که از پول به عنوان راهی برای خلاص شدن از احساس گناه استفاده می کنند. از آنجایی که بسیاری از والدین بسیار مشغول کارند، برخی از آنها از پول به عنوان جایگزینی برای عشق و توجه شخصی استفاده می کند.

والدینی که توانایی مالی برای گرفتن یک پرستار تمام وقت را دارند، معمولا یک پرستار برای بچه هایشان دارند. تعداد رو به رشدی از مادران بی شوهری که خودشان کار دارند، بچه هایشان را خصوصا طی ماه های گرم تابستان با خود به سر کار می برند. اما باز هم بچه های بسیار زیادی تنها در خانه هستند. آنها از مدرسه به خانه می آیند و ساعت ها بی سرپرست هستند، چون پدر و مادرشان هر دو سرکارند… سخت کار می کنند تا لقمه ای نان را برای آنها فراهم کنند.

اغلب سوالات زیر پرسیده می شود:

• چقدر پول تو جیبی باید به فرزندم بدهم؟
• آیا باید برای هر کاری که فرزندم می کند، پول تو جیبی اش را قطع کنم؟
• من به خاطر نمرات خوب به فرزندم پول می دهم، آیا آن را توصیه می کنید؟
• آیا باید به فرزندم نگویم به دنبال شغلی بگردد؟

اینکه چگونه به فرزندتان پاداش می دهید، بستگی به خودتان دارد. هر کودک متفاوت است، و هر خانواده با دیگری متفاوت است. به یاد آورید که پول ابزار آموزشی بسیار قدرتمندی است. اگر فرزندان شما یاد بگیرد که در ازای هیچ چی، انتظار پول داشته باشد، پس ممکن است زندگیشان به هیچ چی ختم شود. اگر لقمه جویده در دهان فرزند خود بگذارید، او بی انگیزه، بی هدف، بی مسئولیت و افسرده خواهد شد.

اگر فرزند شما فقط به خاطر دریافت پول درس بخواند، آن وقت وقتی شما نباشید تا به او برای درس خواندن پول بدهید چه اتفاقی می افتد؟

مهم نیست که چقدر پول به او می دهید، نکته این است که باید مراقب باشید که چگونه از پول به عنوان یک ابزار اموزشی استفاده می کنید.